سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقابل دوربین مختارنامه

ارسال شده توسط مدیر وبلاگ:علی در 89/10/29:: 11:22 صبح
اگر بگوییم «مختارنامه» دربست در اختیار بازیگران میانسال بوده است حرف بی ربطی نزده‌ایم! حتما تا اینجای کار و بعد از پخش 16 قسمت از این سریال، با حال و هوای آن آشنا شده‌اید و می‌دانید فضای کلی این قصه مجال چندانی برای حضور بازیگران نسل سومی در این سریال فراهم نکرده و اغلب بازیگران حاضر در آن به پیروی از نقش‌های سریال و فضای داستان، چهره‌هایی میانسال هستند. حتی وقتی هم که دوربین برای شروع روایت زندگی مختار ثقفی، در قسمت اول سریال وارد گندمزار می‌شود، مختار مردی میانسال و کاملا جا افتاده است! در بخش‌های دیگر هم نقش‌ها از میانسالی آغاز و به سن و سال پیری شخصیت‌ها و قهرمان‌ها ختم می‌شود.

البته سریال مختارنامه با تلفیق تجربه نسل‌ها و چهره‌های قدیمی سینما و تلویزیون با شور و انرژی جوانانی ساخته شد که در شماره‌های آینده و در مطلبی مفصل‌تر به آنها خواهیم پرداخت. از گروه کارگردانی تا چهره‌پردازی، صحنه و لباس، تولید و.... اغلب پست‌های میانی در تسخیر چهره‌های جوان و پر انرژی بوده که حالا با پشت سر گذاشتن مختارنامه و کسب تجربه، برای خود «اوستا» شده‌اند.

اما جست و جوی ما در میان بازیگران این سریال تلویزیونی نشان می‌دهد دو نسل سومی در این سریال و تا اینجای کار نقش‌های مهم و پُر رنگی را ایفاء کرده‌اند: «بهنوش طباطبایی»، «حامد میرباقری».


خاشعه: عروس فتنه‌گر زبیری

تا اینجای کار بهنوش طباطبایی نه درباره چگونگی حضورش در مختارنامه حرفی زده و نه درخصوص این نقش توضیحی داده است اما طبق اطلاعات اختصاصی ما پیشنهاد حضور او برای این نقش از سوی «رضا اصغری» دستیار اول کارگردان و در سال 1387 به کارگردان سریال مختارنامه داده شد. طبق شنیده‌ها به جز طباطبایی گزینه‌های دیگری همچون:«الناز شاکردوست» هم برای این نقش وجود داشت اما این نقش کوتاه بود و همه چیز در یک سکانس خلاصه می‌شد و همین نکته باعث شده بود تا انتخاب بازیگر حرفه‌ای برای این نقش مشکل و سخت شود. در طول فیلمنامه «خاشعه» یا «عروس زبیری» فقط جایی دیده می‌شد که در کنار کعبه بر جنازه همسر جوانش «منذر» می‌گریست! پذیرفتن نقش‌های کوتاهی از این دست از سوی بازیگران حرفه‌ای همیشه بسادگی ممکن نیست ولی طباطبایی با پذیرش این نقش و رفتن به مقابل دوربین، توانست با بازی خود نظر کارگردان را جلب کند و به همین دلیل چندین سکانس دیگر به نقش اضافه شد. حتی بعد از پایان یافتن بازی بهنوش طباطبایی در سال 1387 در مختارنامه، او در مقطع دیگری نیز در سریال حاضر شد و سکانس‌های جدیدی را بازی کرد. در آن زمان طباطبایی درگیر سریالی تلویزیونی بود و هر بار فاصله یکی از شهرهای مرکزی ایران تا احمدآباد مستوفی را طی می‌کرد تا مقابل دوربین مختارنامه برود. حتی در این مدت کمی هم لاغر شده بود که گروه سازنده تلاش کردند با ترفندهایی مانع از تاثیر این مساله در نقش او شوند.جالب است بدانید که او پیش از ایفای این نقش، به دلیل اطمینان به گروه سازنده سریال، قراردادی با پروژه نبست و درخصوص مسائل مالی بعد از ایفای اولین پلان نقش مذاکره کرد. البته چنین اتفاقی در مختارنامه عجیب نبود و خیلی از بازیگران نیز چنین کردند که حالا حاصل آن را می‌بینند.

«خاشعه» در واقع یک مدل زنانه از عبدالله بن زبیر است که به واسطه نزدیکی به عبدالله بن زبیر به بازی‌های سیاسی علاقه‌مند و آشنا شده است و بدش نمی‌آید در بازی‌های سیاست دخالت کند. عبدالله هم که هر بار با دیدن او به یاد خاله‌اش «عایشه» می‌افتد و این مساله را بیان می‌کند.

خیلی از مخاطبان مختارنامه تصور می‌کردند بعد از مرگ منذر در جنگ با سپاه شام، ممکن است در داستان میان خاشعه و مختار ارتباطی عاطفی شکل بگیرد اما در کمال ناباوری، او در قسمت 16 داستان که جمعه 24 دی ماه پخش شد، برای ازدواج با جعفر برادر همسر مرحومش، «قتل مختار» را به عنوان شرط و نذر خود مطرح کرد! یک اصل دراماتیک می‌گوید کینه میان زن و مردی از جنس مختار و خاشعه شاید حاصل یک پیشنهاد عشقی بی‌سرانجام باشد؛ درست مانند آنچه که در داستان یوسف و زلیخا شاهدش بودیم و باعث شد تا یوسف روانه زندان شود! کسی چه می‌داند، شاید خاشعه هم دلایل دیگری برای صادر کردن دلایل قتل مختار داشته باشد، دلایلی به جز این‌که مثلا مختار را عامل مرگ شوهر خود می‌داند، دلیل دشمنی با آل علی، احساس رقابت مختار با آل زبیر و...

در هر صورت خاشعه با طرح این پیشنهاد و روشن کردن آتش فتنه، از قسمت 16 خداحافظی کرد و جای خود را
به قهرمان‌های دیگر داستان داد.


وهب نصرانی، جنگجویی‌که نظیر نداشت

«هنگام فیلمبرداری صحنه‌های کربلا در شاهرود، روزی آقای میرباقری گفت باید نقش وهب را بازی کنی. من هم قبول کردم، البته با کلّه»! اینها جملات حامد میرباقری در گفت‌وگو با ما است. حامد تنها پسر داوود میرباقری کارگردان سریال مختارنامه است و در مختارنامه از ابتدای کار به عنوان دستیار کارگردان در یکی از سخت‌ترین بخش‌های مختارنامه حضور داشته است. سر و کله زدن با هنروران، آماده کردن صحنه برای فیلمبرداری و کلا رتق و فتق همه امور در سر صحنه وظایفی است که حامد در این 8 سال در سر صحنه مختارنامه انجام داده و البته هیچ‌گاه هم از رانت پدرش استفاده نکرده تا در یک پست راحت و بی‌دغدغه در مختارنامه حضور داشته باشد. خیلی‌ها هم وقتی سر صحنه مختارنامه حاضر می‌شدند، تا چندین روز و گاه چندین هفته متوجه رابطه قوم و خویشی او با کارگردان نمی‌شدند. شاید به همین دلیل است که هنوز هم به عادت روزهای فیلمبرداری، گاهی سازنده سریال مختارنامه را به جای «پدر»، «آقای میرباقری» خطاب می‌کند.

سابقه همکاری حامد با پدرش به فیلم امام علی(ع) بازمی‌گردد. او همان پسربچه‌ای است که در صحنه پایانی سریال امام علی(ع) با لنگه کفشی به دست به سمت دریا می‌رود. حامد در فیلم مجموعه «مسافر ری» هم در نقش ولیعهد متوکل عباسی ایفای نقش کرد و در سریال «معصومیت از دست رفته» نیز ایفاگر نقش «حیدر» بود. در فاصله سال‌های 1384 تا 1386 نیز در سریال مختارنامه نقش ثابت پسر جوان مختار را ایفاء کرد که بازی او از قسمت 18 آغاز خواهد شد که البته در آن بازی گریم بسیار متفاوتی با چهره وهب نصرانی دارد. نقش ثابت در نوجوانی هم توسط «بنیامین مظفری» ایفاء شده است. نقش ثابت در نوجوانی هم توسط «بنیامین مظفری» ایفاء شده است.

شخصیت «وهب نصرانی» بعدها به صحنه‌های کربلای مختارنامه اضافه شد. این اتفاق زمانی رخ داد که عزت‌الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیما از میرباقری خواست تا مدت زمان صحنه‌های کربلا در سریال مختارنامه اضافه شود. میرباقری هم از میان همه شخصیت‌های حاضر در کربلا، سراغ داستان تکان‌دهنده «وهب نصرانی» آمد که در آثار نمایشی کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. جوانی مسیحی که در شب ازدواج خود راهی دشت کربلا می‌شود و زمانی هم که اشقیاء سر بریده‌اش را به سمت مادرش پرت می‌کنند، «ام وهب» سر فرزندش را به سمت اشقیاء پرت می‌کند و می‌گوید:«ما چیزی را که در راه خدا داده‌ایم پس نمی‌گیریم!»

حامد میرباقری می‌گوید که وهب جنگجوی قابلی بوده و در جنگ سواره هیچ‌کس حریفش نبوده است. او با نیزه می‌جنگیده و اشقیاء برای این‌که کار او را یکسره کنند، پاهای اسبش را قطع می‌کنند و بعد از سقوط او از روی اسب، او با شمشیر و خنجر به جنگ خود ادامه می‌دهد تا در نهایت شهید می‌شود. پس از آن هم اشقیاء جنازه او را بر صلیب می‌کشند.

نکته جالب توجه درباره حامد میرباقری این است که چند هفته قبل تصاویر بازی او در نقش وهب نصرانی به جای تصاویر حضرت اباالفضل(ع) به اشتباه در برخی سایت‌های خبری منتشر شد که با واکنش سریع روابط عمومی پروژه این شبهه برطرف شد. البته حامد با «کاوه فتوحی» بازیگر نقش حضرت اباالفضل(ع) رابطه دوستی و نزدیکی فراوانی دارد. کاوه متولد سال 1368 است و شاید بتوان او را جوان‌ترین بازیگر سریال مختارنامه دانست. کسی چه می‌داند، شاید روزی در همین صفحه مطلبی مفصل درخصوص نحوه حضور او در این نقش و نیز حس و حالش از ایفای این نقش خواندید.





بازدید امروز: 347 ، بازدید دیروز: 290 ، کل بازدیدها: 573813
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ