قرآن! من شرمنده توام
ارسال شده توسط مدیر وبلاگ:علی در 89/8/3:: 9:45 صبحدرد دلی از دکتر شریعتی
قرآن! من شرمندهی توام اگر از تو آواز مرگی ساختهام که هر وقت در کوچهمان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است.
قرآن! من شرمندهی توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کردهام.
یکی ذوق میکند که تو را بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که تو را فرش کرده، یکی ذوق میکند که تو را با طلا نوشته، یکی به خود میبالد که تو را در کوچکترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم؟
قرآن! من شرمندهی توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند، آن چنان به پایت مینشینند که خلایق به پای موسیقیهای روزمره مینشینند.
اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است … قرآن! من شرمندهی توام اگر به یک فستیوال مبدل شدهای.
حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو آز آخر به اول، یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردهاند، حفظ کنی، تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند.
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو.
دکتر علی شریعتی