ما را خواب برده است
ارسال شده توسط مدیر وبلاگ:علی در 89/6/25:: 11:44 صبحاز ماه ها قبل می گفتیم :"امسال ماه رمضان افتاده وسط روزهای بلند تابستان .حالا چه جوری روزه بگیریم ! چه جوری تشنگی رو تحمل کنیم! " و هزار تا از این حرف ها و بحث ها . به قول معروف ، چشم بر هم گذاشتیم و گذشت . اگر باصفا بودیم وبهره بردیم ، گذشت ، اگر باصفا نبودیم و مثل قبل به خور و خواب و ... مان پرداختیم ، باز هم گذشت وباز هم به قول معروف روسیاهی به ذغال ماند .
روی صحبت ما در این مقاله ، با خانواده هایی است که سعی می کردند آداب و رسوم این ماه را به خوبی اجرا کنند و حق مطلب را ادا نمایند .البته نه آدابی خداپسند و مطلوب ، عاداتی از سر هوس و مذموم .در این مقاله قصد داریم به انحرافاتی که میان نان و خرمای سفره ی افطاری هایمان نفوذ کرده اشاره کنیم .و بعد سرکی بکشیم به پاکستانی که به قول یکی از دوستانمان شد چرکستان و ما کک مان هم نگزید و سفره ی افطارمان تغییری نکرد و خوابمان هم کم نشد .()
گذاشتیم چند روزی از این روزها بگذرد ، تا بهتر بتوانیم درباره ی آنچه گذشت فکر کنیم و برای سال آینده بهتر تصمیم بگیریم :
درست است که افطاری دادن ثواب دارد و سبب صله رحم می شود ، اما به چه قیمتی ؟ فکر نمی کنید صله رحم زیادی - از جهت افراط و تفریط آن - نه تنها خیر نیست ، شاید سبب شر هم بشود ؟ مهمان بازی و به قولی خاله بازی ، شده بود از عادات این ماه عزیز. گاهی از هفته ها قبل شب جمعه ها رزرو می شد . امروز خانه ی ما ، فردا خانه ی شما ، پس فردا هم خانه ی ... .
آسیب این مهمانی های افراطی از دو جهت است :
- یکی اینکه بی شک همراه با تجملات و اسراف ومصرف گرایی است :مثلا نمیشه برای همه ی این مهمانی ها یک لباس پوشید !! یا مثلا نمیشه همه ی افطاری ها مثل هم باشه !!! یا نمیشه غذا کم درست کرد ! انگار همیشه باید به اندازه ی یک مهمانی دیگر غذا زیاد بیاد ، تا معلوم شود صاحب خانه کلی زحمت کشیده است!! برای غذاهای مانده هم که انگار چاره ای جز اسراف نداریم !!! چون ناهار و شام و میان وعده های وسط روز تعطیله ، تازه در ماه رمضان کلاس معده ها کمی بالا می رود و غذای از شب مانده ، از گلوی سحری هایمان پائین نمی رود !!!! گرسنه و سفره ی خالی و چشم امیدوار و ... هم که خدا را شکر در اطرافمان دیده نمی شود !!!!!!!!
- آسیب دیگرمربوط به اتلاف وقت و کم شدن زمان برای عبادت و خلوت کردن با خداست . تمام وقت مان یا صرف افطاری دادن می شود ، یا افطاری رفتن و تا نیمه های شب کنار هم نشستن و حرف زدن .
سریال های تلویزیون هم که دیگر شاهکار است !! اگر پیگیر تمام شبکه ها و طرفدار تکراری ها و فیلم سینمایی ها بودیم ، متوجه می شدیم که از قبل از اذان مغرب شروع می شد ، تا یک ساعت قبل از اذان صبح . یعنی درست همان زمانی که روزه داران روزه نیستند واحیانا رمقی برای دعا و نیایش داشتند !! روزها که به سبب کم کردن ساعات اداری از طرف دولت و فرار از تشنگی و گرما ، اغلب زیر کولر خواب بودند و استراحت می کردند. این است معنای واقعی روزه داری !
آنقدر مشغول جراحت و ملکوت و زاینده رود می شویم ، که کیسه های نان وخرمای مولایمان را فراموش می کنیم .
دیگر نه فرصتی برای روزی یک جزء قرآن خواندن داریم ، نه کمی دعا کردن و استفاده از این فرصت خوب. دیگر نه به فکر گرسنگان می افتیم ، نه بیچارگان . آنقدر مشغول جراحت و ملکوت و زاینده رود می شویم ، که کیسه های نان وخرمای مولایمان را فراموش می کنیم . آنقدر به خواب می رویم ، که جان و فکرمان هم به خواب رود و اگر سیل ، کمی آن طرف تر را برد ، ما را خواب ببرد .
این روزها در پاکستان ، کشور همسایه ی مسلمان و شیعی ایران ، بر اساس گفته ی خبرنگاران شش میلیون نفر خانه خراب و بی جا و در به در شده اند . بیست میلیون نفرآسیب دیده اند و هنوز نیروهای امدادی حتی به بعضی مناطق سیل زده ی شمالی نرسیده اند.
این است فلاکت و بدبختی ! این است مسئله ی بحث هاایمان ! همان طور که رهبر انقلاب ، حضرت آیت الله خامنه ای در بخشی از خطبه های نماز عید سعید فطر، مسئله ی سیل پاکستان را فوری ترین مسئله جهان اسلام خواندند و با اشاره به ابعاد بسیار سنگین و مصیبت بار این سیل ویرانگر، از درد و رنج ملت مسلمان پاکستان ابراز تألم و رنج کردند و آحاد مسلمانان جهان را به یاری ملت مؤمن و مصیبت زده پاکستان فراخواندند.