خواندنیترین باورهای عامیانه مردم!
ارسال شده توسط مدیر وبلاگ:علی در 89/6/14:: 11:42 صبحدر میان مردم باورهای جالب و شاید بشود گفت خندهدار و البته غلط و خرافی فراوانی وجود دارد. عقل سلیم آدمی از خرافات گریزان بوده و ادیان مقدس آسمانی و پیامبران الهی همه در پی زدودن این باورهای بی پایه و اساس و غیر منطقی از زندگی انسانها بودهاند تا آنها با اندیشههای صواب به سعادت رهنمون شوند. از پیامبر مکرم اسلام بسیار آمده است که ایشان برای دریدن پندارهای واهی و برپایی مکارم اخلاق مبعوث شدهاند.
اکنون برخی از باورهای عامیانه را برایتان میآوریم تا کمی بخندید و آنگاه خود و دیگران را از این اوهام برحذر دارید. ()
1- اگر هنگام انجام کاری عطسه بیاید با گفتن اینکه خدا مصلحت ندانسته از انجام کار پرهیز می کنند و از نیمه راه رفته بر میگردند. اگر عطسه دو بار بیاید، حمـل بر شتــاب میکنند و بر سرعت انجـــام کـار میافزایند.
2- خارش کـف پا را حمل بر در پیش بودن سفــر و خاریدن کف دست را به رسیدن مـال و منال تعبیر میکنند.
3- اگر هنگام درآوردن کفش از پا، یک لنگه آن به روی لنگه دیگر افتد و یا اگر بدون مناسبت و بدون مقدمه ای نام کسی بر زبان جاری شود می گویند:" دارند در جایی غیبت تو را میکنند".
4- چنانچه در هنگام صرف چای، استکان ها ـ معمولاً سه الی چهار ـ پشت سر هم قرار بگیرند و یا یک عدد تفاله بزرگ و دراز داخل چای به صورت عمودی قرار بگیرد میگویند حتماً در ساعاتی دیگر مهمان خواهند داشت.
5- اگر گوش کسی بخارد و فردی از آن خانواده در مسافرت باشد می گویند مثل اینکه می خواهد برگردد.
6- از گرفتن ناخن در روز شنبه و موقع شب خودداری میکنند چرا که اعتقاد دارند این کار عمر را کوتاه میکند.
7- هر گاه کودکی دندان شیریاش میافتد دندان شیری بچه را به طرف کلاغ در پشت بام میاندازند و به کودک یاد می دهند که جملات زیر را تکرار کند: « ای کلاغ برای من دندون بیار، و توی جیبت برام قاقا بیار»
8- اگر بچهای بترسد و یا مریض و بیمار شود پیراهن وی را در برابر چشمانش میسوزانند تا ترس و مرض از وی دور شود.
9- معمولاً بچه و نوزاد را روی طاقچه قرار نمیدهند و اعتقاد دارند این کار خوش یمن نیست.
10- اگر فردی بترسد 41 تکه پنبه را درون ظرفی گذاشته و در آستانه در روی دلش به وسیله فرد غریبهای آتش میزنند و یا به اندازه قد فرد پنبه را طول داده و باز آتش میزنند تا این پنبه در روی دلش تمام شود و خاکستر حاصل از سوختن پنبه را به بند پاهایش میمالند تا ترسش بریزد.
11- برای اینکه بدانند یک نفر از چه چیزی ترسیده مقداری نمک را موقع خواب زیر بالش و متکای فرد قرار داده ـ روز چهارشنبه گذاشته و روز شنبه بر میدارند ـ و پس از سه روز در روز شنبه نمک را با آب ترکیب و سپس جوشانده آن را در زیر ناودان قبله بالای سر فرد روی یک سینی فلزی می ریزند و تصویر چیزی که فرد ترسیده روی سینی شکل میبندد.
12- پس از پایان داد و ستد، اگر وزنه ای روی ترازوی صاحب مغازه جا مانده باشد زود بر میدارند چرا که معتقدند تا زمانی که وزنه روی کفه ترازو باشد مشتری دیگری وارد مغازه نمیشود.
14- برخی معتقدند اگر کسی دست های خود را آن قدر باز کند که بتواند با دو دست چهارچوبه دروازه درب اتاق را بگیرد از آن خانه مرده بیرون میآید و عدهای هم معتقدند که برکت از آن خانه رخت بر میبندد و برای خنثی کردن این اثر چند بار با دست ها کف میزنند.
15- اگر مردم حادثه ناگوار و خارق العادهای را مشاهده کنند و یا بشنوند، لالـه گوششان را میکشند ومیگویند:"خدا بد نیاره "و بدین ترتیب بلا را از خود دور میکنند.
17- مردم جویدن آدامس و نگاه کردن به آینه را در شب نکوهش کرده و خوش یمن نمیدانند.