سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جای خالی برخی چهرهها در سینما و تلویزیون

ارسال شده توسط مدیر وبلاگ:علی در 89/8/16:: 9:42 صبح
به راستی نبرد رستم با دیوان ، رشادت های آریوبرزن در دفاع از ایران یا ورود فاتحانه و بزرگوارانه کوروش کبیر به سرزمین بابل را کدام ایرانی تا کنون دیده است ؟()
عصر ایران: در روزهای اخیر دو اثر تاریخی از شبکه یک سیما و نیز سینماهای کشور در حال پخش است: سریال "مختارنامه" با هزینه ای میلیاردی تولید شده و حاصل تلاش بیش از 8 ساله عوامل تولید آن است که از شبکه یک سیما در حال پخش است و در کنار آن فیلم سینمایی "ملک سلیمان نبی(ع)" که آن هم با هزینه میلیاردی ساخته شده ، در سینماهای کشور در حال پخش است .

هر چند که باید از تلاش عوامل و دست اندرکاران ساخت این دو اثر تاریخی و مجموعه های تاریخی مشابه ، سپاس و قدردانی کرد و به آنها دست مریزاد گفت ، اما هدف این نوشته یادآوری یک نکته مهم به مسئولان فرهنگی ، سینمایی و رسانه صداوسیما است و آن نکته غفلت این مسئولان از نمادهای فرهنگ ملی و ایرانی است.

البته بدیهی است که قاعدتاً کسی مخالف ساخت مجموعه های دینی و مذهبی نیست و اتفاقا باید در این زمینه بسیار بیشتر از حد کنونی کوشش کرد ، همچنین کسی مخالف پخش سریال های مرتبط با تاریخ یا حتی افسانه های کشورهای دیگر مثل سریال های کره ای جومونگ و امثال آنها نیست و این مجموعه ها و سریال های دیدنی نیز می توانند بخشی از ساعات پخش رسانه سیما را به خود اختصاص دهند و تجربه هم ثابت کرده که بینندگان سیما از این قبیل مجموعه ها استقبال نسبی خوبی کرده اند .

سخن در این است که چرا ما به نمادها ، شخصیت ها و چهره های ملی خود بی مهری می کنیم و چرا هیچ سریال یا فیلمی درباره بسیاری از نمادها و شخصیت های تاریخی – ملی مان نمی سازیم و یا در این زمینه بسیار کم کاریم ؟

چه می شود رسانه سیما همان توجهی را که به ساخت و پخش مجموعه ای چون مختار نامه دارد ( که البته شایسته تقدیر هم است ) به ساخت مجموعه ای درباره زندگانی کورش بزرگ ندارد ؟ چرا هیچ فیلم و سریالی درباره سرداران فاتح ایرانی (از سورنا ، آریوبرزن و مازیار گرفته تا باکری و همت و زین الدین و...) ساخته نمی شود ؟ چرا هیچ فیلم و سریالی درباره زندگانی "آرتمیس " نخستین دریاسالار زن جهان و یکی از بانوان سردار ایرانی در دوره هخامنشیان ساخته نمی شود ؟ چرا بسیاری از شعرای ما از مولانا گرفته تا حافظ و سعدی مورد بی مهری هستند ؟ و چرا بزرگان و دانشمندان بزرگ ایرانی از زکریای رازی گرفته تا خیام و ابوریحان بیرونی از دایره تفقد مسئولان سیما بیرون هستند و جز در معدود آثاری ، ردی از آنها دیده نمی شود؟

اگر قرار است بیننده ایرانی ، افسانه جومونگ را ماه ها بر صفحه تلویزیون ملی خود ببیند ، چرا نباید داستان های شاهنامه فردوسی و شخصیت هایی مانند رستم و سهراب و دیگران را در قالب سریال های فاخر و زیبا ، نبیند؟ آیا جومونگ و بروسلی بر رستم و سورنا و باکری و ... ارجحیت دارند؟

سوال ما این است که جایگاه بزرگان ، فاتحان و نگاهبانان عظمت تاریخی این مرز و بوم در برنامه ها ، سریال ها و فیلم های تلویزیونی و سینمایی ما کجاست ؟

به راستی نبرد رستم با دیوان ، رشادت های آریوبرزن در دفاع از ایران یا ورود فاتحانه و بزرگوارانه کوروش کبیر به سرزمین بابل را کدام ایرانی تا کنون دیده است ؟ اما خیلی از ما صحنه نبردهای اسکندر را بارها و بارها در صحنه هایی از فیلم " اسکندر " (ساخته آمریکا ) دیده ایم !

صحنه های شکست داریوش سوم از ارتش اسکندر را در فیلم اسکندر دیده ایم اما آیا کسی صحنه شکست " کراسوس " (امپراتور روم ) به دست سورنا (سردار فاتح ایرانی در دوره اشکانی ) را دیده است ؟ چقدر با صدای پای اسبان نبرد اسپارتاکوس هیجان زده شده ایم ولی آیا تا کنون کسی از ما صدای شیهه اسبان سرداران ایرانی را شنیده است؟!

آیا دست اندرکاران تولیدات سینمایی و سریالی ما ، اعم از مسوولان صدا و سیما ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، حوزه هنری ، بنیادهای عریض و طویل سینمایی ، تهیه کنندگان ، فیلمنامه نویسان ، کارگردانان و ... فقط باید مواقعی به یاد تاریخ و تمدن ایران بیفتند که فیلمی ضدایرانی مانند "300" ساخته شود تا اینان ، میزگرد بگذارند ، آن را محکوم کنند و بر اهمیت توجه به داشته های تاریخی مان تاکید کنند و بعد هم هر کدامشان بروند دنبال کارشان و اصلاً هم یادشان نیاید که ایرانی اند و باید برای تاریخ و تمدن و فرهنگ این سرزمین هم فیلمنامه و سریال نامه بنویسند و تولید کنند.
واقعاً این چه جفای بزرگی است که سهم تاریخ و تمدن بزرگ ایران و شخصیت های ملی ما در هزینه های میلیاردی تولیدات سینمایی و سیمایی در حد صفر یا نزدیک به صفر باشد؟ مگر مالیات دهندگان ایرانی حق ندارند ایرانیت خود را بر صفحه سینما و تلویزیون هایشان ببینند؟

تاریخ ایران ، آنقدر قصه های جذاب و حماسه های به یاد ماندنی و حتی افسانه های تلخ و شیرین دارد که می توان از آن هزاران اثر ، نه فقط برای مردم ایران که برای جهان ساخت و به معرفی پیشینه و قدمت و اصالت ایرانیان پرداخت ولی گویا بعضی ها ، این عظمت کم نظیر را آنقدر بی ارزش و بی مقدار می پندارند که حتی برای تولید چند اثر انگشت شمار درباره آن هم سرمایه گذاری و برنامه ریزی نمی کنند!

نتیجه نیز همینی می شود که می بینیم : نسلی نا آشنا به تاریخ و پیشینه خود ، مبهوت و مجذوب دیگران و نتیجتاً فارغ از هویت ملی ، با حسی آمیخته با بی ریشه بودن و تعلیق و سرگردانی در زمانی بریده از گذشته و نپیوسته به آینده!




بازدید امروز: 126 ، بازدید دیروز: 71 ، کل بازدیدها: 559535
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ